ارتباطات و ژورنالیزم

فعالیت در گستره ارتباطات و روزنانه نگاری

ارتباطات و ژورنالیزم

فعالیت در گستره ارتباطات و روزنانه نگاری

در باب تعریف روزنامه‌نگار حرفه‏ای

در باب تعریف روزنامه‌نگار حرفه‏ای

منبع: نمک‌دوست تهرانی، حسن، مبانی استقلال حقوقی حرفه روزنامه‌نگاری: نظرسنجی از روزنامه‌نگاران مطبوعات تهران، جلد نخست،‌سال تحصیلی 77 - 1376

توجه به تعریف «روزنامه‌نگار حرفه‏ای» و عناصر تشکیل دهنده این تعریف از آن رو در مباحث استقلال این حرفه‏ اهمیت می‏یابد که از سویی بیانگر نگرش کلی یک جامعه، به‏ویژه قدرت و نیروهای اجتماعی حاکم بر آن، نسبت به فعالیت روزنامه‌نگاری و در سطحی بالاتر مقوله آزادی مطبوعات و اطلاعات است و از سوی دیگر معیاری برای تشخیص کسانی است که می‏توانند و باید از مجموعه حقوق این حرفه برخوردار شوند و در برابر مسوُولیت‌های آن حرفه‏ پاسخگو باشند.

در باب تعریف روزنامه‌نگار حرفه‏ای

منبع: نمک‌دوست تهرانی، حسن، مبانی استقلال حقوقی حرفه روزنامه‌نگاری: نظرسنجی از روزنامه‌نگاران مطبوعات تهران، جلد نخست،‌سال تحصیلی 77 - 1376

توجه به تعریف «روزنامه‌نگار حرفه‏ای» و عناصر تشکیل دهنده این تعریف از آن رو در مباحث استقلال این حرفه‏ اهمیت می‏یابد که از سویی بیانگر نگرش کلی یک جامعه، به‏ویژه قدرت و نیروهای اجتماعی حاکم بر آن، نسبت به فعالیت روزنامه‌نگاری و در سطحی بالاتر مقوله آزادی مطبوعات و اطلاعات است و از سوی دیگر معیاری برای تشخیص کسانی است که می‏توانند و باید از مجموعه حقوق این حرفه برخوردار شوند و در برابر مسوُولیت‌های آن حرفه‏ پاسخگو باشند.
به اعتقاد دکتر معتمدنژاد معمولاً در نظام‌های کاملاً اقتدارگرا و کاملاً آزادی‌گرا یا اساساً تعریفی از روزنامه‌نگار حرفه‏ای در قوانین وجود ندارد و یا این تعریف بسیار ناروشن و مبهم است. (1) در حقیقت تلاش برای به‏دست دادن تعریفی دقیق، جامع و مانع و روشن از روزنامه‌نگاران در جوامعی صورت گرفته است که ضمن باور به ضرورت برخورداری روزنامه‌نگار ان از آزادی، بر مسوُولیت اجتماعی آنان نیز پای فشرده می‏شود.
البته نبود تعریف یا مبهم گذاردن آن در قوانین نظامهای اقتدار گرا بی‏دلیل نیست: بدین ترتیب حکومت‌های خودکامه، به عنوان مفسر و مجری قوانین امکان می‏یابند، تا هر آن که بخواهند کسانی را از دایره شمول حقوق روزنامه‌نگار ی بیرون برانند و از سوی دیگر در صورت نیاز هر کسی را به‏عنوان روزنامه‌نگار به جامعه مطبوعاتی تحمیل کنند.(2) از همین روست که معمولاً در قوانین این گونه جوامع به رسمیت شناختن یک روزنامه‌نگار نه متکی بر معیارهای حرفه‏ای بلکه بر شناسایی فرد از سوی دولت به عنوان روزنامه‌نگار است.
نبود تعریفی روشن از «روزنامه‌نگار حرفه‏ای» در جوامع کاملاً آزاد نیز، گرچه براساس آن همگا ن از حق روزنامه‌نگار ان برخوردار می‏شوند، بدین جهت مورد نقد قرار گرفته است که از طریق آن موضوع بسیار مهم «مسوُولیت اجتماعی» مسکوت می‏ماند: اگر هر کس در هر زمان و بدون هیچ تجربه و آموزشی خود را روزنامه‌نگار بخواند چگونه می‏توان از او انتظار داشت که در فعالیت روزنامه‌نگار ی خود از موازین مسوُولیت اجتماعی این حرفه آگا ه و بدان پای ‏بند و ملتزم باشد؟
با چنین رویکردی در این بخش، نخست به بیان عناصر مطرح در تعریف «روزنامه‌نگار حرفه‏ای» خواهیم پرداخت و سپس با مروری بر تعاریف روزنامه نگار حرفه ای در قوانین برخی کشورها، ویژگیهای تعریف روزنامه نگار حرفه‏ای را در قوانین ایران پی می گیریم. لازم به گفتن است که مباحث مطرح در این بخش به‏طور عمده بر دو منبع زیر استوار است: (3)
• نخست مقاله‏ای از دکتر کاظم معتمدنژاد با عنوان: «مبانی حقوقی استقلال حرفه روزنامه‏‏نگاری: تعریف قانونی روزنامه‏نگار، تشکیل نهاد مستقل صدور کارت هویت حرفه‏ای روزنامه‏نگاران، تأمین حقوق و امتیازهای مادی و معنوی و تضمین شرافت شغلی و اجتماعی روزنامه‏نگار» که در فصلنامه رسانه به چاپ رسیده است؛
• و دیگری استاد دریافتی از فدراسیون ملی مطبوعات فرانسه (
Federation National de la Presse Francaise)
عناصر متشکله تعریف قانونی روزنامه‌نگار
به دست دادن هر گونه تعریفی از فعالیت روزنامه‌نگار ی نیازمند توجه به عناصر تشکیل دهنده چنین تعریفی و تجزیه و تحلیل آن است. این عناصر عمدتاً «طبیعت فعالیت روزنامه‌نگار »، «شرایط اشتغال روزنامه‌نگار»، «محل فعالیت روزنامه‌نگار »، کار برای یک کارفرمای (موُسسه) مطبوعاتی و قلمرو جغرافیایی فعالیت روزنامه‌نگار ی را در بر می‏گیرد.

الف - طبیعت فعالیت روزنامه‌نگاری
«با در نظر گرفتن فعالیت‏های حرفه‏ای مختلفی که در یک موُسسه مطبوعاتی ناشر نشریه‏های دوره‏ای، در یک خبرگزاری و یا یک سازمان ارتباطی و خبری رادیویی و تلویزیونی صورت می‏گیرند، متمایز ساختن روزنامه‌نگار ان و کارکنان هم ردیف آنان، که تابع مقررات حقوقی ویژ ه‏اند، از انواع کارکنان دیگر این موُسسات و سازمان‏ها، ضروری به شمار می‏رود.» (4)
حرفه روزنامه‌نگار به تعبیری

«در کمترین حد خود، عبارت است از انجام دائمی یکی از فعالیت‏های فکری و ذهنی که مقتضی ترکیب بندی تألیفی یک نشریه یا خدمت در یک بنگاه مطبوعاتی خبری (آژ انس) است ... لیکن این تعریف برای تعیین مشخصه‏های صریح و دقیق روزنامه‌نگار کفایت نمی‏کند، زیرا می‏توان آن را به شکلی وسیع تعبیر و تفسیر کرد.» (5)

در حقیقت در هر فعالیت روزنامه‌نگار انه سه عنصر وجود دارند که پیوسته باید بدان‌ها توجه داشت:
- کار فکری؛
- آگا هی‏دهی؛
- به‏روز بودن و سر و کار داشتن با موضوعات روز. (6)

ب - شرایط انجام کار روزنامه‌نگاری
«فعالیت حرفه‏ای روزنامه‌نگار ، علاوه بر انطباق با طبیعت کار روزنامه‌نگاری، باید در شرایط مشخص شده از طریق قانون، اعمال شود. همچنین فعالیت روزنامه‌نگار ن برای انطباق با تعریفی که قانون در این باره اراچه کرده است، باید شغل اصلی، مرتب و با اجرت وی را تشکیل دهد.» (7)
برای روشن شدن موضوع لاجرم باید به دو موضوع دریافت حق‏الزحمه کار روزنامه‌نگار ی به‏عنوان ممر اصلی درآمد و نیز منظم و مرتب بودن پرداختن به کار روزنامه‌نگار ی توجه کرد: (8)
دریافت حق‏الزحمه: «مشارکت داوطلبانه در انتشارات، از هر نوع که باشد، موجب نمی‏شود که هویت روزنامه‌نگار به کسی داده شود.
فعالیت روزنامه‌نگار - برای آن که بتواند به‏حساب آید و مورد عنایت قرار گیرد - باید برخوردار از حداقل کارمزد باشد. هدف از برقراری پیوند میان شناسایی هویت حرفه‏ای و سطح درآمدهای دریافتی آن بود که ادعای هویت روزنامه‌نگار به کسانی محدود شود که حرفه ایشان عملاً مشارکت در انتشار مطبوعات است نه افرادی که برای سرگرمی و یا گهگاه به این کار می‏پردازند.» (9)
«مشارکت منظم ( مرتب و مستمر): «مشارکت استثنایی (تصادفی) در امر انتشار نشریه سبب نمی‏شود که صاحب اثر در تعریف حقوقی روزنامه‌نگار جای گیرد.» (10)
اینکه آیا روزنامه‌نگار ی فعالیت اصلی یک فرد است یا نه از سه طریق مشخص می‏شود:
• مقایسه درآمدهای ناشی از فعالیت روزنامه‌نگار ی با مجموع درآمدهای دیگر فرد؛
• طول مدت پرداختن به حرفه روزنامه‌نگار ی (البته توجه به این معیار باید با احتیاط صورت پذیرد)؛
• حجم مشارکت در یک تألیف یا تدوین روزنامه‌نگار انه.

در مجموع می‏توان گفت که
«تشخیص و تعیین وجه اصلی فعالیت روزنامه‌نگار هم از طریق رابطه موجود میان فعالیت روزنامه‌نگار ی و مجموع فعالیت‏های حرفه‏ای خارج انجام می‏گیرد و هم از طریق بررسی رابطه میان فعالیت روزنامه‌نگار ی و دیگر فعالیت‏های فنی که به سود همان کارفرما انجام می‏گیرند. در نتیجه انباشته شدن مسوُولیت‏های اداری و فنی و مأموریت‏های تألیفی به طور خودکار و منظم موجب برخورداری از عنوان روزنامه‌نگار نمی‏شود.» (11)

پ - محل فعالیت روزنامه‌نگار
در مورد محل انجام فعالیت روزنامه‌نگار ، باید از یک‏سو موضوع «همکاری‏های متعدد» در زمینه روزنامه‌نگاری و از سوی دیگر «طبیعت نشریات» یا موُسسات خبری استفاده کننده از خدمات روزنامه‌نگاری را طرف توجه قرار داد: (12)
همکاری‏های متعدد: یک روزنامه‌نگار برای برخورداری از این عنوان و حقوق و مزایای مربوط به آن مجبور نیست حتماً در یک نشریه و یا یک موُسسه خبری به کار حرفه‏ای بپردازد. زیرا فعالیت حرفه‏ای روزنامه‌نگار ی به محض این‏که «شغل اصلی، مرتب و با اجرت» یک فرد را تشکیل دهد، می‏تواند در یک یا چند ین موُسسه ارتباطی و خبری صورت گیرد.طبیعت نشریات و موُسسات خبری: «برای برخورداری ازعنوان روزنامه‌نگار حرفه‏ای، همکاری با بخش‏های تحریریه‏ای یک نشریه تهیه و تدوین شده و یا منشتر شده به‏وسیله یک موُسسه خبری یا ارتباطی، ضروری است.»(13)
در این باره گفتنی است که از یکسو با توجه به تحولات وسیع در عرصه تکنولوژی‏های ارتباط جمعی و خبری (در گذشته خبرگزاریها، رادیو، تلویزیون و اکنون شبکه‏های تلویزیونی ماهواره‏ای و نشریات الکترونیک موجود در شبکه‏های اطلاع‏رسانی) دیگر نمی‏توان تنها کسانی را که به کار در تحریریه نشریات مشغولند به‏عنوان روزنامه‌نگار تلقی کرد و از سوی دیگر درآمیختگی کار روزنامه‌نگاری با جنبه‏های فنی و تکنیکی این وسایل، تفکیک میان روزنامه‌نگاران را از شاغلان سایر حرفه‏ها یا فعالیت‏هایی که از این تکنیک‏ها استفاده می‏کنند دشوار کرده است. (14)

ت. موُسسه مطبوعاتی
در تعریف ویژگی‌های روزنامه‌نگار حرفه‏ای لاجرم باید به ماهیت نهادی که روزنامه‌نگار به همکاری با آن مشغول است نیز توجه کرد. بر این اساس عنوان روزنامه‌نگار را برای کسی می‏توان صادق دانست که با یک موُسسه مطبوعاتی همکاری می‏کند. مفهوم همکاری روزنامه‌نگارانه با یک موسسه مطبوعاتی را می‏توان از دو وجه مورد بررسی قرار داد و تعریف کرد:
• از وجه ساختاری و نهادی: از این وجه کسی روزنامه‌نگار است که با یک موُسسه که فعالیت آن مطبوعاتی است، همکاری می‏کند. منظور موُسسه‏ای است که فعالیت اصلی آن انتشار نشریات ادواری است. در مورد خبررسانی سمعی و بصری نیز تحقق عنوان روزنامه‌نگار مستلزم وجود یک موُسسه خبررسانی سمعی و بصری است.
• از وجه کارکردی: از این وجه کسی روزنامه نگا ر است که فعالیتش روزنامه‌نگاری باشد. فعالیت روزنامه‌نگاری مشخص کننده موُسسه است، و اگر فعالیت اصلی کارفرما روزنامه‌نگاری نباشد اهمیتی ندارد. (15)
با فرض پذیرش این دو وجه پرسش‌هایی به میان می‏آیند که باید بدان‌ها پاسخ داد:
• آیا می‏توان عنوان روزنامه‌نگار را برای کسی که با یک نشریه داخلی همکاری می‏کندکه به رایگان توزیع می‏شود و منابع درآمد مالی خاصی ندارد به‏کار برد؟
• اگر یک روزنامه خبری به وسیله یک موُسسه صنعتی چاپ بشود و از اقبال عمومی (توزیع مطلوب) برخوردار باشد، می‏توان چنین فعالیتی را روزنامه‌نگارانه دانست؟
• آیا کسانی را که در چهارچوب فعالیت اداری دولتی خود به کار در یک نشریه مشغولند و فعالانه در انتشار آن سهیم هستند می‏توان روزنامه‌نگار دانست.
• آیا می‏توان کسی را که یک موُسسه دولتی که فعالیت صنعتی یا بازرگا نی دارد، همکاری مطبوعاتی می‏کند روزنامه‌نگار دانست. (16)

ث. قلمرو جغرافیایی فعالیت مطبوعاتی
قلمرو جغرافیایی که یک روزنامه‌نگار به فعالیت روزنامه‌نگارانه خود می‏پردازد نیز از جمله موضوعات مطرح در تعریف مورد نظر هستند. در این زمینه می‏توان موضوعات زیر را مورد دقت، بحث و تبادل‏نظر قرارداد:
• کسانی که در کشور خود یا در کشورهای دیگر برای یک واحد مطبوعاتی متعلق به کشور خویش کار روزنامه‌نگاری انجام می‏دهند اهل این حرفه به حساب می‏آیند.
• کسانی که در یک واحد مطبوعاتی متعلق به کشور دیگر به‏صورت حرفه‏ای به کار مشغول هستند از دیدگا ه قوانین آن کشور روزنامه‌نگار تلقی می‏شوند.
• روزنامه‌نگارانی که در خارج از کشور خود و برای یک واحد مطبوعاتی متعلق به کشور دیگر به‏صورت حرفه‏ای به کار مشغول هستند از نظر قوانین کشور متبوع خویش روزنامه‌نگار تلقی نمی‏شوند.
• روزنامه‌نگار انی که در کشور خود برای یک نشریه خارجی کار می‏کنند و کارشان در همان کشور صورت تحقق می‏یابد از نظر حرفه‏یی روزنامه‌نگار به حساب می‏آیند.
البته موافقت‏های بین‏المللی خاص می‏توانند شکل و ماهیت مشخص این فعالیت‏ها را تعیین کنند. (17)
تعاریفی در باره روزنامه‌نگار حرفه‏ای
با بحثی که در باره عناصر متشکله تعریف قانونی روزنامه‌نگاری به میان آمد، در این بخش رویکرد برخی از کشورها را با این مقوله مورد بررسی قرار می‏دهیم:
سوئد
در قوانین سوئد هیچ تعریفی از روزنامه‌نگار حرفه‏ای وجود ندارد. بدین‏ترتیب هر کس حق دارد که خود را روزنامه‌نگار بخواند. همگان از حق نوشتن، انتشار نشریه و دسترسی عمومی به اطلاعات دولتی برخوردارند. (18)
ایالات متحده آمریکا
قوانین آمریکا همچون سوئد، تعریفی از روزنامه‌نگار حرفه‏ای به‏دست نمی‏دهد. بدین‏ترتیب اشتغال به این حرفه در آمریکا، نیاز به مقدمات خاصی ندارد. فارغ‏التحصیلان رشته روزنامه‌نگار ی نیز از هیچ امتیازی نسبت به دیگران برای پرداختن به این حرفه برخوردار نیستند. (19)
فرانسه
برخلاف دو کشور سوئد و آمریکا در قوانین فرانسه، مقوله «روزنامه‌نگار حرفه‏ای» به روشنی تعریف شده است. این کشور دارای ادبیات حقوقی غنی در این زمینه است. بر اساس ماده یکم قانون مصوب 4 ژ وئیه 1974 فرانسه:
«روزنامه‌نگار حرفه‏ای کسی است که شغل اصلی، مرتب و با اجرت او، انجام کار در یک یا چند نشریه روزانه یا دوره‏ای یا یک یا چند خبرگزاری است و منابع اصلی خود را از این طریق به دست می‏آورد.» (20)

افزوده بر این ماده قانونی که در آن به صراحت به تعریف روزنامه‌نگار حرفه‏ای پرداخته شده است رئوس مجموع قوانینی که در آن کشور ناظر بر فعالیتهای روزنامه‌نگاری است را می‏توان چنین برشمرد:

1. روزنامه‌نگار کسی است که اشتغال اصلی و منظم او که منشأ دریافت دستمزد باشد انجام این حرفه است.
2. فعالیت روزنامه‌نگار ی فعالیتی است که در آن اطلاعات یا تفسیرهایی در باره وقایع روز یا جریان فکری مربوط به آن آنها از طریق نوشته‏هایی در اختیار خوانندگا ن یک نشریه قرار می‏گیرد.
3. مشارکت سمعی و بصری می‏تواند دارای ماهیت روزنامه‌نگار انه باشد.
4. یک روزنامه‌نگار به‏طور طبیعی توسط یک یا چند بنگا ه خبری برای یک چند نشریه روزانه یا هفتگی استخدام می‏شود.
5. برخی فعالیتها با فعالیت روزنامه‌نگار ی شباهت دارند.
6. حرفه روزنامه‌نگار ی یک حرفه سازمان یافته است (هم به لحاظ نحوه صدور کارت هویت حرفه‏ای و هم به دلیل وجود کمیسیون عالی مربوط به آن). (21)

همچنین در جمع‌بندی قوانین فرانسه در ارتباط با تعریف روزنامه‌نگار حرفه‏ای می‏توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. روزنامه‌نگار می‏تواند با یک یا چند نشریه، همکاری داشته باشد؛
2. تابعیت فرانسوی نشریه مورد نظر نیست؛
3. درآمدهای حاصل از کار روزنامه‌نگار ، باید همچنان منبع اصلی درآمد او باشند، اما بین این منابع و سطح نیازهای ضروری زندگی وی، رابطه‏ای وجود ندارد؛
4. همکاران غیر تمام وقت و ستون نویس، که در روزنامه‏ها و خبرگزای‏های مختلف کار می‏کنند نیز مانند همکاران تمام وقت روزنامه‌نگار شناخته می‏شوند. (22)
هندوستان
در «قانون روزنامه‌نگار ان حرفه‏ای و سایر کارکنان روزنامه‏ها (شرایط خدمت) و مقررات مختلف»، مصوب 20 دسامبر 1995 پارلمان هند که یکی از نخستین قوانین مطبوعاتی این کشور در دوره پس از استقلال آن به شمار می‏رود به موجب بند «اف» ماده یک فصل اول این قانون، در باره تعریف روزنامه‌نگار حرفه‏ای چنین مقرر شده است:

... روزنامه‌نگار حرفه‏ای
The Working Journalist به معنای شخصی است که شغل اصلی او، روزنامه‌نگاری است و با این عنوان، به صورت تمام وقت یا پاره وقت، در یک یا چند موُسسه مطبوعاتی و یا در رابطه با آن‏ها، به کار اشتغال دارد و شامل سردبیر، نویسنده ارشد، ویراستار خبر، کمک ویراستار، مقاله‏نویس، بازبین متن‏های خبری، خبرنگار، نماینده خبری، کارتونیست (کاریکاتوریست)، عکاس خبری و نمونه‏خوان (تصحیح‏کننده متن‏های حروفچینی شده آماده تایپ)، می‏شود، اما هیچیک از افراد زیر را در بر نمی‏گیرد:
1. کسی که اساساً برمبنای شایستگی مدیریتی یا اداری به کار گرفته شده است؛
2. کسی که براساس شایستگی نظارت‏گری، به کار پرداخته است و وظایفی با توجه به طبیعت تکلیف مربوط به اداره محل کار خود و یا به سبب اختیارات واگذار شده به او، که عمدتاً طبیعت مدیریتی دارند انجام می‏دهد... (23)
بنگلادش
در کشور بنگلادش نیز به موجب «قانون کارکنان روزنامه: شرایط خدمت»، که در دوره پس از استقلال آن، در سال 1974 به تصویب رسیده است و ظاهراً از تجربه قانون‌گذاری هند در این زمینه، تأثیر پذیرفته، تعریفی در باره «روزنامه‌نگار حرفه‏ای» اراچه گردیده است.
بر طبق بند «دی» ماده 2 این قانون - که تعریف‏های مختلف مورد نظر در قانون را در بر دارد - روزنامه‌نگار حرفه‏ای چنین تعریف شده است:
روزنامه‌نگار حرفه‏ای، به معنای شخصی است که یک روزنامه‌نگار تمام وقت به‏شمار می‏رود و به این عنوان و یا در رابطه با آن، در یک موُسسه مطبوعاتی استخدام شده است و شامل سردبیر، نویسنده ارشد، ویراستار خبر، کمک ویراستار، مقاله نویس، خبرنگار، نماینده خبری، بازبین متن‏های خبری، کارتونیست (کاریکاتوریست)، خبرنگار عکاس، خطاط و نمونه‏خوان (تصحیح‏کننده متن‏های حروفئینی شده آماده چاپ) می‏شود. (24)
الجزایر
در جمهوری الجزایر ماده 28 «قانون مربوط به اطلاعات، مصوب 3 آوریل 1990» فصل خاصی به حرفه روزنامه‌نگاری تخصیص داده و طی مواد 28 تا 40 به تفصیل حقوق و مسوُولیت‏های روزنامه‌نگار ان را مشخص کرده است.
ماده 28 این قانون، روزنامه‌نگار حرفه‏ای را چنین تعریف نموده است:
هر شخصی که فعالیت خود را به جست‏وجو، جمع‏آوری، انتخاب و اراچه اخبار اختصاص دهد و این فعالیت را به صورت حرفه مرتب و منبع درآمد اصلی خویش درآورد، روزنامه‌نگار شناخته می‏شود. (25)

در تکمیل تعریف بالا، ماده 29 قانون یادشده نکات زیر را پیش‏بینی کرده است:
انجام حرفه روزنامه‌نگاری به‏طور مداوم در نشریات و موُسسات خبری وابسته به بخش عمومی، مانع هرگونه اشتغال دیگر و با هر نوع ماهیت در نشریات و موُسسات خبری دیگر است.
در عین حال، همکاری‏های مشخص با نشریات و موُسسات خبری دیگر، با رعایت شرایط مقرر از سوی شورای عالی اطلا‏عات امکان‏پذیرند. (26)
سوریه
در سوریه هم بر اساس ماده 37 «قانون کل انتشارات، مصوب 8 اکتبر 1949» که در دسامبر همان سال و مارس 1950 و مه 1954 مورد تجدید نظر واقع شده است، یک تعریف قانونی در باره روزنامه‌نگار حرفه‏ای وجود دارد:
... روزنامه‌نگار حرفه‏ای کسی است که شغل اصلی و مرتب او، انجام کار در یک نشریه دوره‏ای منتشر شده در سوریه، یا در یک خبرگزاری است و در برابر آن، دستمزدی مشتمل بر منابع مالی اصلی خود، که از فعالیت روزنامه‌نگاری ناشی می‏شوند و برای زندگی او ضروری هستند، دریافت می‏کند.
نمایندگا ن خبری، طراحان و نقاشان و خبرنگاران، که در سوریه برای یک نشریه دوره‏ای منتشر شده در این کشور، یا یک خبرگزاری سوریه‏ای یا خارجی، فعالیت می‏کنند، در صورتی که دستمزد مشخص دریافت نمایند و شرایط مندرج در پاراگراف بالای این ماده را دارا باشند از صفت روزنامه‌نگار برخوردار می‏شوند. (27)


ایران
با شناختی که از عناصر تشکیل دهنده تعریف قانونی روزنامه‌نگار به‏دست آمد و نیز آشنایی با تعریف روزنامه‌نگار در قوانین برخی کشورها، اکنون می‏توان با نگاهی دقیق‏تر به موضوع تعریف روزنامه‌نگار در قوانین کشورمان پرداخت.
نخستین تعریف از «روزنامه‌نگار حرفه‏ای» در قوانین ایران را می‏توان به‏نوعی ناقص دومین آئین‌نامه فعالیت‏های خبرنگاران و نویسندگان مطبوعات، مصوب 15 اسفند 1343 یافت. در ماده یک این آیین‏نامه، که پس از تشکیل وزارت اطلاعات در سال 1343 و انتقال وظایف نظارتی وزارت کشور در مورد مطبوعات به وزارتخانه اخیر، برای تشدید کنترل و محدودیت روزنامه‌نگاران به‏تصویب هیأت دولت رسید آمده است:
خبرنگار، نماینده مطبوعاتی روزنامه یا مجله است، که به‏موجب پروانه صادره از طرف وزارت اطلاعات، به این سمت شناخته شده باشد. (28)
ماده 2 این آیین نامه خبرنگاران را به سه دسته، شامل خبرنگار سیاسی، خبرنگار امور اجتماعی و خبرنگار عکاس، طبقه‏بندی کرده بود.
در «آیین‏نامه نویسندگا ن مطبوعاتی و خبرنگاران» که در تاریخ 22 شهریور ماه 1354 از سوی هیأت وزیران تصویب شدتوجه بیشتری به ارائه تعریف از «نویسنده مطبوعاتی و خبرنگار» صورت گرفت. لیکن تعریف‏های مندرج در این آیین‏نامه هم با توجه به هدف‏های سیاسی ویژه وزارت اطلاعات و جهانگردی، در جهت کمک به تأمین حقوق و مزایای حرفه‏ای روزنامه‌نگاران، ارائه نگردیده بودند و بیشتر به تشدید نظارت و افزایش محدودیت در زمینه فعالیت‏های آنان، نظر داشتند. (29)
در ماده یک این آیین‏نامه چنین آمده است:
put_text_here
نویسنده مطبوعاتی، شخصی است که به‏طور حرفه‏ای، به کار نویسندگی و یا ترجمه در روزنامه‏ها یا مجلات، مشغول و دارای پروانه، از وزارت اطلاعات و جهانگردی باشد. (30)

در ماده 2 این آیین‏نامه نیز گفته شده است:
خبرنگار، نماینده روزنامه، مجله، خبرگزاری و یا موُسسه‏ای است که به‏موجب پروانه صادره از طرف وزارت اطلاعات و جهانگردی، به این سمت شناخته شده است.

تعریف «کارکنان تحریری» در پیمان دسته‏جمعی کار روزنامه‌نگاران‏‏: در 16 دی ماه سال 1354 پیمانی میان هیأت مدیره سندیکای نویسندگا ن و خبرنگاران مطبوعات و صاحبان و مدیران چهار موُسسه مطبوعاتی معروف آن زمان - کیهان، اطلاعات، آیندگا ن و رستاخیز - و همکاری معاونت فنی وزارت کار و امور اجتماعی به امضاء رسید. در این پیمان که نخستین پیمان از نوع خود در جامعه مطبوعاتی کشور است تعریف‏هایی در باره «موُسسه مطبوعاتی»، «کارکنان تحریری»، «کارکنان حقوق‏بگیر» و «کارکنان حق‏التحریر بگیر»، ارائه شده بودند. (31)
در ماده یک این پیمان، راجع به تعریف«موُسسه مطبوعاتی» چنین آمده بود:
موُسسه مطبوعاتی از لحاظ این پیمان، هر سازمانی است که از طریق وسایل ارتباط جمعی، مانند نشریه‏های ئاپی روزانه، هفتگی، ماهانه، فصلی و سالانه یا خبرگزاری‏ها به امر تهیه و تنظیم و تدوین و انتشار خبر، مقاله، تفسیر، عکس‏های خبری و فیلم خبری، می‏پردازد. (32)

در ماده 2 پیمان در تعریف «کارفرما» چنین ذکر شده بود:
کارفرما از لحاظ این پیمان، عبارت است از هر شخصیت حقوقی یا حقیقی که موُسسه مطبوعاتی را اداره می‏کند، خواه مالک و سازمان‏دهنده اصلی باشد و خواه با سمت نمایندگی یا در رابطه حقوقی دیگری، آ ن را اداره کند.
تبصره - کارفرما قبل از هر تغییر وضعیت حقوقی موُسسه مطبوعاتی، باید تکلیف تمام حقوق قانونی کارکنان تحریری خود را به‏منظور تنفیذ این حقوق با کارفرمای بعدی معلوم کند.

در ماده 3 پیمان دسته‏جمعی یاد شده، تعریف «کارکنان تحریری» به این شرح آمده بود:
تمام افرادی که به دستور کارفرما به امر تهیه و تنظیم و تدوین خبر، مقاله، مقاله، تفسیر، عکس خبری و فیلم خبری، به صورت نوشته، ترجمه، گفتار یا تصویر اشتغال دارند، کارکنان تحریری محسوب می‏شوند.
تبصره - انتقال هر یک از کارکنان تحریری به قسمت‏های اداری یا فنی موُسسه مطبوعاتی، فقط با موافقت وی امکان‏پذیر است و در این صورت، وی از شمول مقررات این پیمان، خارج می‏شود.

ماده 14 این پیمان، تقسیم «کارکنان تحریری»، به دو گروه «حقوق‏بگیر» و «حق‏التحریر بگیر» را به ترتیب زیر مشخص کرده بود:
کارکنان تحریری به دو گروه حقوق‏بگیر و حق‏التحریر بگیر تقسیم می‏شوند:
1. کارکنان تحریری حقوق‏بگیر، که حقوق و مزایای مستمر ماهانه دارند و مشمول تمام مفاد و مزایای این پیمان هستند.
2. کارکنان تحریری حق‏التحریر بگیر که به ترتیب زیر در باره آنان عمل خواهد شد:
الف. افرادی که ‏کار آنها، به‏طور غیر مستمر یا سفارشی و یا اتفاقی می‏باشد، مشمول این پیمان نمی‏باشند.
ب: کارکنان تحریری حقوق‏بگیر که علاوه بر کار معمولی، کار تحریری فوق‏العاده انجام می‏دهند. حق‏التحریر این افراد در لیست حقوق ماهانه، محاسبه و پرداخت می‏شود و لیکن مبنای محاسبه پاداش آخر سال و مرخصی و اضافه‏کار، قرار نمی‏گیرد. (33)

دکتر کاظم معتمدنژ اد سیر نادیده ماندن تعریفی جامع و مانع از «روزنامه‌نگار» و «فعالیت روزنامه‌نگاری» را در قوانین مطبوعاتی کشور، چنین جمع‏بندی می‏کنند:
«در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سبب توقف فعالیت‏های سندیکای نویسندگان و خبرنگاران و عدم ایجاد تشکل حرفه‏ای دیگری از سوی روزنامه‌نگار ان و همچنین دگرگونی‏های مختلف در مدیریت موُسسات بزرگ مطبوعاتی و ترکیب هیأت‏های تحریریه آنها، کوشش‏های تازه‏ای برای تدوین و تصویب پیمان‏های دسته‏جمعی کار و اصلاح تجربیات قبلی در مورد تعریف روزنامه‌نگار صورت نگرفته‏اند... در دوره بعد از پیروزی انقلاب، در مقایسه با پیش‏بینی ماده 10 لایحه قانونی مطبوعات مصوب دوره حکومت دکتر مصدق راجع به تهیه آیین‏نامه لازم «نسبت به شرایط حقوق و امتیازات خبرنگا ران...» که هر گز تحقق نیافت، تنها می‏توان اشاره بسیار مبهمی به این زمینه، در ماده 40 لایحه قانونی مطبوعات مصوب شورای انقلاب (20 مرداد ماه 1358) پیدا کرد. در این ماده چنین گفته شده بود:

تنظیم آیین‏نامه‏های اجرایی این قانون به عهده وزرات ارشاد ملی است، که در آنها سعی خواهد شد، جز آنچه مربوط به اعمال حاکمیت دولت است، اجرای این قانون به سازمان‏های صنفی واگذار شود

شاید با توجه به قسمت آخر این ماده و اشاره آن به موضوع واگذاری بعضی از جنبه‏های اجرایی این قانون به سازمان‏های صنفی، بتوان گفت که تأمین حقوق و امتیازات روزنامه‏نگاران از طریق سازمان‏های صنفی خاص آنان نیز مورد نظر بوده است. هرچند در این میان، استفاده از همکاری سازمان‏های صنفی مطبوعاتی، برای تدارک تجهیزات چاپی و کاغذ مورد نیاز روزنامه‏ها و توزیع و پخش نشریات در سراسر کشور هم، اهمیت خاصی دارد.
همچنین باید اضافه کرد که در آخرین قانون مطبوعات (مصوب 12 اسفند 1364)، دیگر هیچ‏گونه اشاره‏ای نیز به سازمان‏های صنفی و جود ندارد و موضوع تأمین حقوق و امتیازات روزنامه‌نگاران کاملاً مسکوت مانده است.» (34)

همچنانکه در مقدمه این بحث اشاره شد اراچه تعریفی دقیق از «روزنامه‌نگار» از جمله ضرورتهای استقلال حقوقی این حرفه به‏شمار می‏رود. این امر به‏ویژ ه در جامعه ما، که فضای آزادی مطبوعات را چند ان تجربه نکرده است و پیوسته شاهد حضور و مداخله دولت در عرصه فعالیت‏های مطبوعاتی بوده است، اهمیت دو چند انی می‏یابد. بی‏شک تلاش برای رفع این نقیصه به تحکیم مبانی استقلال حقوقی حرفه روزنامه‌نگار ی یاری می‏رساند.

1 - دکتر کاظم معتمدنژاد «مبانی حقوقی استقلال حرفه روزنامه‏نگا ری: تعریف قانونی روزنامه‏نگار، تشکیل نهاد مستقل صدور کارت هویت حرفه‏ای روزنامه‏نگا ران، تأمین حقوق و امتیازهای مادی و معنوی و تضمین شرافت شغلی و اجتماعی روزنامه‏نگا ر»، فصلنامه رسانه، سال ششم، شماره چهارم (زمستان 1377) صص 36 تا 51 .
2 – همان منبع، صفحه 37.
3 – همان منبع، صفحه 39.
4 - همان منبع، صفحه 39.
5 – مشخصات مقاله دکتر کاظم معتمدنژاد در بند یک ذکر شده است. مشخصات مقاله مورد استفاده آقای برونو سریزه به این شرح است:

-
Bruno Serizay, "Journalistes", Paris, Editon Techniques – Juris – Classeurs, 1993, Fasicule 5 – 30

به دلیل اهمیت این مقاله در بیان جزئیات مقررات حاکم بر حرفه روزنامه‏نگاری در فرانسه، که در این نوشتار از آن به دفعات استفاده شده است، این مقاله با عنوان «روزنامه نگاران» به طور کامل ترجمه و در این منبع آمده است:
نمک‏دوست تهرانی، حسن، مبانی استقلال حقوقی حرفه روزنامه‏نگاری: نظرسنجی از روزنامه‏نگاران مطبوعات تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم ارتباطات، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، سال تحصیلی 1377 – 1376 ، جلد دوم، پیوست‏ها، صفحات 8 تا 104. این ترجمه به زودی در این وب‏سایت در دسترس خواهد بود.
7 - دکتر کاظم معتمدنژاد «مبانی حقوقی استقلال حرفه روزنامه‏نگاری...»، صفحه 45.
8 – برونو سریزه، «روزنامه نگاران»، جلد دوم پایان نامه، صفحه 13.
9 - همان منبع، صفحه 47.
10 - دکتر کاظم معتمدنژاد «مبانی حقوقی استقلال حرفه روزنامه‏نگاری...»، صفحه 47.
11 - برونو سریزه، «روزنامه نگاران»، جلد دوم پایان نامه، صفحه 11.
12 - همان منبع، صفحه 11.
13 - همان منبع، صفحه 12.
14 - همان منبع، صفحه 19.
15 - دکتر کاظم معتمدنژاد «مبانی حقوقی استقلال حرفه روزنامه‏نگاری...»، صفحه 48.
16 - همان منبع، صفحات 48 و 49.
17 - همان منبع، صفحات 19 تا 21.
18 - همان منبع، صفحات 18 و 19.
19 - همان منبع، صفحه 8.
20 - همان منبع، صفحات 33 تا 35.
21 – نامه «پار ترونینگ» مسؤول بخش اطلاع رسانی اتحادیه روزنامه نگاران سوئد در پاسخ به پرسش‏های دکتر کاظم معتمدنژاد و پژوهشگر در باره موقعیت روزنامه نگاران سوئد در منبع:
نمک‏دوست تهرانی، حسن، مبانی استقلال حقوقی حرفه روزنامه‏نگاری: نظرسنجی از روزنامه‏نگاران مطبوعات تهران، پایان‏نامه کارشناسی ارشد علوم ارتباطات، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، سال تحصیلی 1377 – 1376 ، جلد دوم، پیوست‏ها، صفحاه 106.
22 – پاسخ آقای «لی استینت» دبیر «انجمن آمریکایی دبیران روزنامه» به پرسش‏های طرح شده از سوی دکتر کاظم معتمدنژاد و پژوهشگر در باره موقعیت روزنامه‏نگاران در ایالات متحده آمریکا، در منبع پیشین، صفحات 113 تا 118.
23 - دکتر کاظم معتمدنژاد «مبانی حقوقی استقلال حرفه روزنامه‏نگاری...»، صفحه 40
24 - برونو سریزه، «روزنامه نگاران»، جلد دوم پایان نامه، صفحه 8.
25 - دکتر کاظم معتمدنژاد «مبانی حقوقی استقلال حرفه روزنامه‏نگاری...»، صفحه 40.
26 - همان منبع، صفحه 40.
27 - همان منبع، صفحه 40.
28 - همان منبع، صفحه 41.
29 - همان منبع، صفحه 41.
30 - همان منبع، صفحه 41.
31 - «آئین نامه خبرنگاران عمکاس (مصوب 15 اسفند 14)، مجموعه قوانین سال 1373، تهران، روزنامه رسمی کشور، 1343 شمسی، صفحات 583 تا 585.
32 - دکتر کاظم معتمدنژاد «مبانی حقوقی استقلال حرفه روزنامه‏نگاری...»، صفحه 42.
33 - «آئین نامه نویسندگانی مطبوعاتی و خبرنگاران»، مصوب 22 شهریور 1354، روزنامه رسمی کشور، شماره 8952، مهر ماه 1354، صفحات 1 و 2.
34 - دکتر کاظم معتمدنژاد «مبانی حقوقی استقلال حرفه روزنامه‏نگاری...»، صفحه 43.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد